تفسیر قرآن به قرآن %پرچم دوزی الزهرا اصفهان

اقسام تفسیر

اقسام تفسیر

مفسران از نظر روش و اسلوب و سلیقۀ بحث در استنباط معانی آیات قرآن و شکل ارائه اختلافات بسیاری دارند. هر یک از آنان قرآن را از زاویه‌ای و دیدگاهی و معلوماتی از پیش مورد مطالعه قرار داده، به گونه‌ای که تفاسیر هر یک با هم مختلف و برداشت‌ها از یکدیگر متفاوت و جهات آنها متمایز گشته‌اند. گروهی از مفسران تنها از نقطه‌نظر آثار و منقولات رسیده از معصومان (ع) و یا صحابی و تابعین پیامبر (ص) به فهم و درک آیات قرآن روی آورده‌اند و برای اجتهاد و درک مفسر جایگاهی قائل نیستند. لذا تمام اهتمامشان به نقل مأثورات و تکیه بر آن چیزی است که روایت شده است و بس. برخی دیگر، بر خلاف دستۀ پیش، آیات قرآن را تنها از زاویۀ عقل و کاوش‌های خردورزانه تفسیر می‌کنند و معیارهای عقلی و احیاناً دریافت‌های حسی را ملاک برداشت از پیام قرآن قرار داده‌اند.

  • تفسیر قرآن به قرآن

آنجا که مفسر از خود قرآن برای فهم آیه‌ای کمک بگیرد، تفسیر قرآن به قرآن نامیده می‌شود. خداوند در سورۀ قیامت به این امر اشاره می‌کند: فَإِذَا قَرَ‌أْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْ‌آنَهُ ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ (ترجمه: پس هر گاه آن را خوانديم، از خواندن آن پيروى كن! سپس بيان (و توضيح) آن (نيز) بر عهده ماست!)[ قیامت–۱۸ و ۱۹] همچنین دربارۀ قرآن می‌گوید: تبیان و بیان گر هر چیزی است: وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ (ترجمه: و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است … بر تو نازل كرديم.)[ نحل–۸۹] چگونه ممکن است قرآن برای هر چیزی تبیان باشد، اما در آنجا که مردم از فهم خود قرآن سؤال می‌کنند در تمام قرآن پاسخ آن وجود نداشته باشد. به همین دلیل از دیر باز اصل «‌القرآن یفسّر بعضه بعضا‌»به صورت عام و قانونی برای تفسیر پذیرفته شده و در کلمات ائمۀ اطهار با تعبیرهایی چون «‌القرآن ینطق بعضه بعضاً و یشهد بعضه علی بعض‌»آمده و در جمله‌ای دیگر مسألۀ تصدیق برخی از قرآن نسبت به برخی دیگر مطرح شده است «‌و انّ الکتاب یصدق بعضه بعضاً».از این روی، می‌توان گفت نخستین منبع تفسیر قرآن، خود قرآن و بهترین روش، بلکه منحصرترین روشتفسیر قرآن به قرآن است که بارها پیامبر برای تبیین آیه‌ای از آیۀ دیگر کمک گرفته و ائمۀ اهل بیت و صحابه و تابعین این روش را به کار می‌گرفته‌اند.

  • تفسیر مأثور (نقلی)

منبع دوم برای بهره‌گیری مفسر، استفاده از سنت، یعنی اخبار نبوی و اهل بیت اوست. البته، در علوم قرآن این اصطلاح اعم از مراجعه به معصوم است و آثار منقول از صحابه، تابعین، و تابع تابعین را نیز شامل می‌شود. نمونۀ این دسته از تفاسیر در میان تفاسیر شیعی تفسیر علی بن ابراهیم، تفسیر عیاشی، نورالثقلین، و البرهان است. در میان تفاسیر اهل سنت نیز می‌توان از تفسیر طبری و الدر المنثور نام برد.

دربارۀ تفسیر مأثور توجه به نکات ذیل دارای اهمیت است:

  1. روایات تفسیری آن چنان آلوده به روایات جعلی و دروغین و آثار تزویری و اسرائیلیات است که بازشناسی سره از ناسرۀ آن کاری است بس دشوار.
  2. روایات تفسیری شامل همۀ آیات قرآن نمی‌شود و برای بسیاری از آیات، روایتی از پیامبر (ص) و اهل بیت (ع)نداریم و از این روی این ادعا که جز روش مأثور نباید راهی برگزینیم و در تفسیر تنها باید به مأثورات بسنده کنیم، به دور از واقع‌بینی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو در سایت

سبد خرید

درحال بارگذاری ...
مقایسه محصولات
لیست مقایسه محصولات شما خالی می باشد!