قرائتهای مختلف و اعرابگذاری قرآن
قرائتهای مختلف و اعرابگذاری قرآن
تا قرن چهارم هجری ، قرائتهای گوناگونی از قرآن میان مسلمانان رواج داشته است.مهمترین عوامل اختلاف قرائتها را وجود قرآنهای متفاوت میان مسلمانها، ابتداییبودن خط عربی، نقطه نداشتن حروف، خالیبودن حروف از حرکات، وجود لهجههای مختلف و اِعمال سلیقه قاریان قرآن(کسانی که قرآن را آموزش میدادند) دانستهاند.در قرن چهارم قمری، ابن مجاهد ، استاد قاریان بغداد، هفت قرائت را از میان همه قرائتها برگزید. قاریان این قرائتها به قُرّاء سبعه مشهورند. از آنجا که هر یک از این قرائتها با دو روایت، نقل شده است، از این پس چهارده قرائت از قرآن مورد قبول مسلمانان قرار گرفت.اهل سنت معتقدند قرآن، وجوه لفظی گوناگونی دارد و افراد میتوانند بر طبق هر یک از آن وجوه که میخواهند، آن را قرائت کنند؛اما عالمان شیعه میگویند: قرآن تنها با یک قرائت نازل شده است و امامان شیعه صرفا به جهت آسانگیری، خواندن قرآن با قرائتهای مختلف را اجازه دادهاند.
قرائت شایع در میان مسلمانان، قرائت عاصم با روایت حفص است. گروهی از قرآنپژوهان معاصر شیعه، تنها این قرائت را صحیح و متواتر دانسته و گفتهاند: دیگر قرائتها از پیامبر گرفته نشده و حاصل اِعمال سلیقه قاریان آنها بوده است.
اعرابگذاری قرآن
در زبان عربی اعراب سهم مهمی در بیان معانی دارد و توجه به اعراب قرآن ضرورتی مضاعف دارد؛ زیرا خطا در تشخیص اعراب قرآن باعث تغییر معنا و گاه معنایی متناقص با مقصود خداوند میشود.کاتبان وحی در ابتدا کلمات قرآن را بدون نقطه و اعراب مینگاشتند و این امر برای کسانی که در عصر پیامبر زندگی میکردند مشکلی نداشت اما برای نسلهای بعدی و بویژه مسلمانان غیر عرب گاه موجب قرائتهای مختلف و تغییر معانی میگردید و ازاینرو اعرابگذاری قرآن برای پایان دادن به اختلافات و تغییر و تحریف معنوی قرآن ضروری بود.گزارشهای تاریخی درباره نخستین اعرابگذار قرآن و ثبتکننده نشانههای اعرابی مختلف است. معمولاً ابو الاسود دُئِلی (م ۶۹ق) را آغازگر اعرابگذاری قران معرفی میکنند که با کمک یحیی بن یَعمر انجام میداده است.اعرابگذاری ابتدایی به این شکل بوده است: نقطه روی حرف پایانی کلمه برای نصب، نقطه زیر حرف برای جر، نقطه بعد از حرف آخر برای رفع. یک قرن بعد، توسط خلیل بن احمد فراهیدی (۱۷۵ق)، شکلهای خاص جایگزین نقطهها شدند: مستطیل روی حرف برای نصب، مستطیل زیر آن برای جر، واو کوچک بالای آن برای رفع، تکرار شکل مشابه هر حرکت برای تنوین، دندانه حرف «س» برای تشدید، سَرِ حرف «ص» برای سکون.سپس در نیمه دوم قرن دوم هجری، مکتب نحو بصره با شخصیتی چون سیبویه، و مکتب نحو کوفه به پیشوایی کسایی و در اواسط سده سوم هجری، مکتب نحو بغداد ظهور کرد و در دانش اعراب قرآن کریم تحول پدید آمد.
- امینی
- مهر 7, 1398
- 26 بازدید