ضرورت وجود امام
ضرورت وجود امام
از دید متکلمان امامیه، امامت واجب است و وجوب آن هم وجوب کلامی است؛ یعنی وجوب علی الله، نه وجوب علی الناس. معنای این وجوب این است که امری مقتضای عدل و حکمت و جود و دیگر صفات کمال الهی است و چون ترک چنین عملی مستلزم نقص در ساحت خداوند است و در نتیجه محال است، پس انجام آن عمل واجب و ضروری است. البته این وجوب ناشی از صفات کمالی خداوند است نه اینکه کسی آن را بر خداوند واجب کند. همانطور که خداوند رحمت و هدایت را بر خود واجب ساخته است:
خواجه نصیر در این باره میگوید:
«امامیه معتقدند منصوب کردن امام لطف است؛ زیرا مردم را به طاعت نزدیک میکند و از معصیت دور میسازد و لطف نیز بر خداوند واجب است.»
مذاهب غیر شیعی
اکثریت مذاهب اسلامی، امامت را واجب میدانند اگر چه در اینکه آیا واجب فقهی است یا کلامی و نقلی است یا عقلی اختلاف وجود دارد.
وجوب نقلی: اشاعره نیز امامت را واجب میدانند؛ ولی چون به حسن و قبح عقلی و واجب بودن هیچ چیزی بر خداوند اعتقاد ندارند، آن را بر مردم واجب میدانند و وجوب آن را نقلی و بر اساس روایات میدانند نه عقلی. عضدالدین ایجی معتقد است که نزد اشاعره، نصب امام نقلاً واجب است و این بدان معناست که چون خداوند فرموده، پس وجود امام و منصوب شدن او واجب است نه اینکه عقل ما فهمیده باشد.
وجوب عقلی: معتزله، ماتریدیه، اباضیه و گروهی از زیدیه، امامت را بر مردم واجب دانستهاند. برخی از معتزله، وجوب امامت را عقلی و برخی دیگر، وجوب آن را نقلی شمردهاند.
- امینی
- مهر 15, 1398
- 14 بازدید