تفسیر قرآن
تفسیر قرآن
تفسیر از دانشهای مرتبط با قرآن کریم است که تعریفهای متعددی از آن ارائه شده، مانند «بيان معانى آيات قرآنى و كشف مقاصد و مداليل آن». واژه تفسیر همچنین برای اشاره به کتابهای حاوی تفسیر قرآن به کار میرود.
تفسیر قرآن از همان عصر نزول قرآن آغاز شده است. امام علی(ع) را میتوان پس از پیامبر اکرم(ص) نخستین مُفسّر قرآن دانست که بسیاری از صحابه روایات تفسیری خود را از او نقل کردهاند. همچنین گروهی از صحابه همچون ابن عباس و ابی بن کعب، قرآن را تفسیر میکردند. پس از آنان، تابعین و تابع تابعین از ضرورت پرداختن به تفسیر غافل نشدند و آثاری تفسیری از خود به جای گذاشتند. در دورههای بعد، تفسیرها شکل فنیتری به خود گرفتند و تنوع تفاسیر، سبب پدیدآمدن روشهای مختلف در تفسیر شد.
از مهمترین دستهبندیهای که میتوان در تفسیر نام برد، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی و تفسیر عقلی است. همچنین از مهمترین روشها میتوان از این روشها نام برد: روش موضوعی، ترتیبی، تاریخی و …از مهمترین تفاسیر شیعه میتوان این تفاسیر را برشمرد: تفسیر قمی، تبیان، مجمع البیان، روض الجنان، تفسیر صافی، تفسیر المیزان.
واژه تفسیر
تفسیر در لغت به معنای ایضاح و تبیین است. درباره ریشه این کلمه دو رأی وجود دارد:
این واژه از مادّه فسر گرفته شده است. لغتشناسان برای این مادّه معانی متعددی ذکر کردهاند، از جمله بیان و توضیح دادن،آشکار ساختن امر پوشیده و کشف و اظهار معنای معقول که همه این معانی در مفهوم «تبیین و آشکار ساختن و اظهار کردن» مشترکاند. برخی «فسر» و «تفسیر» را مترادف یکدیگر دانستهانداما به نظر میرسد که ــ به دلیل خصوصیت معنایی باب تفعیل که اغلب در معنای مبالغه و تکثیر است و با توجه به معانی ذکر شده برای «تفسیر» در کتب لغت ــ واژه تفسیر مبالغه معنای فَسرو به معنای آشکار نمودن مطالب معنوی و معقول همراه با سعی و اجتهاد باشد.
این واژه مشتق از «سفر» و مقلوب آن است.این قول علاوه بر آنکه مبتنی بر قاعده اشتقاق کبیر میباشد که در زبان عرب رایج است،ناشی از آن است که برخی از لغت شناسان معنای اصلی مادّه سفر را کشف و آشکار شدن دانستهاند،با این توضیح که دو مادّه، علاوه بر لفظ، در معنا نیز مشابهاند. اما بررسی موارد استعمال این دو مادّه نشان مید هد که اولی بیشتر در مورد اظهار معنای معقول و آشکار کردن مطالب معنوی و دومی برای آشکار نمودن اشیای خارجی و محسوس استفاده میشود.چنان که راغب اصفهانی کاربرد اولی را برای بیان معنای معقول و کاربرد دومی را مختص به اعیان مادّی و خارجی دانسته است و امین خولی نیز همین نظر را تأیید کرده، ضمن این که در اشتقاق واژه تفسیر از هر یک از این دو مادّه تفاوتی قائل نیست زیرا هر دو در معنای «کشف و اظهار» مشترکاند.اکثر لغویان معتقد به دیدگاه نخستاند و در کتب خود به دیدگاه دوم اشارهای نکردهاند.
همچنین گفته شده که اصل واژه تفسیر، سریانی است که در متون قدیمی این زبان به معنای شرح و توضیح کتاب مقدّس فراوان به کار رفته است.
کاربرد در قرآن
کلمۀ تفسیر یک بار در قرآن آمده و آن هم به معنای بیان و شرح است: وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا (ترجمه: و براى تو مَثَلى نياوردند، مگر آنكه [ما] حق را با نيكوترين بيان براى تو آورديم.)[ فرقان–۳۳] زیرا در پاسخ مشرکان مکه که همواره پیامبر(ص) را مورد شماتت قرار میدادند و در نبوت و رسالت حضرت تشکیک میکردند، قرآن پاسخ میدهد: و کافران برای تو هیچ مثلی نیاوردند مگر آن که جوابی حق و خوش بیانتر برایت بیاوریم.
- امینی
- مهر 14, 1398
- 33 بازدید